جدول جو
جدول جو

معنی آب چرا - جستجوی لغت در جدول جو

آب چرا
(چَ)
غذائی که به ناشتا خورند و آن را نهاری گویند، و در بعض فرهنگها به معنی خوراک جن و پری و طیور آورده اند
لغت نامه دهخدا
آب چرا
غذائی که ناشتا بخورند
تصویری از آب چرا
تصویر آب چرا
فرهنگ لغت هوشیار
آب چرا
((چَ))
ناشتایی، غذای اندک، خوراک وحوش و طیور
تصویری از آب چرا
تصویر آب چرا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شب آرا
تصویر شب آرا
(دخترانه)
آراینده شب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شب چره
تصویر شب چره
آجیل و میوه ای که در شب نشینی می خورند، چرای گوسفندان در شب، شب چرا، برای مثال گرگ آمده ست گرسنه و دشت پربره / افتاده در رمه، رمه رفته به شب چره (ناصرخسرو - ۲۶۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب نما
تصویر آب نما
حوض یا جوی آب در خانه و باغ که آب آن نمایان باشد، جایی که آب چشمه یا کاریز به روی زمین می آید، سراب، جایی در مسیر رودخانه یا سیلاب که سنگ فرش و بالاتر از سطح رودخانه است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب کار
تصویر آب کار
کسی که فلزات را آب می دهد، کسی که آب به خانه ها می برد، سقا، باده خوار، باده فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب بها
تصویر آب بها
پولی که در بهای آب می دهند، حق الشرب، آبپاش، ظرفی فلزی و دسته دار که سر لولۀ آن سوراخ های ریز دارد و برای آب پاشیدن روی گل ها یا زمین به کار می رود، کسی که شغل او آبپاشی بر روی گل ها وگیاهان است
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی هر یک از پرندگانی که غذای خود را از درون آب به دست می آورند، علف چر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
در علم زمین شناسی چشمه ای که در برخی نقاط از زمین می جوشد و ممکن است دارای گوگرد و مواد معدنی دیگر باشد. در این صورت آب آن برای معالجۀ امراض پوستی نافع است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب طرب
تصویر آب طرب
شراب انگوری آب عشرت. می انگوری
فرهنگ لغت هوشیار
هر گوهر آبدار و درخشنده، کرم شب تاب شب چراغک، چراغانی: رسم چراغ در آن دیار (ختا) بر این موجب است که درون کریاس پادشاه گویی سازند از چوب و روی آن چو را بشاخ سرو پوشند و صد هزار چراغ بر ریسمانها تعبیه کنند و موشکها بر اراف آن بندند
فرهنگ لغت هوشیار
آجیل و میوه که در شب نشینی صرف کنند تنقل، چریدن چارپایان در شب چرای ستور در شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب بقا
تصویر آب بقا
آب نامیری آب جاویدی آب زندگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب بها
تصویر آب بها
پولی که در بهای آب دهند حق الشرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی چرا
تصویر بی چرا
غیر قابل اعتراض، بدون چون و چرا، مسلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آن سرا
تصویر آن سرا
آخرت، آن دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب صفا
تصویر آب صفا
صداقت و حقیقت روحانی. آب یکرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب طراز
تصویر آب طراز
طراز بنایان که در درون خود آب دارد تراز آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب طلا
تصویر آب طلا
آب زر، آب اکلیل. آب اکلیل
فرهنگ لغت هوشیار
از تیره چلیپائیان با ارتفاع 10 تا 60 سانتیمتر که غالبادر کنار جویبارها و مسیرجریان آب روید. گلهایش کوچک و سفید و بصورت خوشه است بولاغ اوتی شاهی آبی
فرهنگ لغت هوشیار
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم ووقت صحبت با یاران صرف کنند شب چره تنقلات: بعیش یکدمه احمد مساز با شربت ز نقل لب چره بردار توشه جاوید. (احمد اطعمه لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سرخ
تصویر آب سرخ
شراب، خمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب راه
تصویر آب راه
رهگذر آب، مجرای آب، نهر، جوی، آبراهه، راه آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چلو
تصویر آب چلو
آبی که برنج در آن جوشیده باشد ابریس آشام آشاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چشی
تصویر آب چشی
غذایی که نخستین بار در حدود شش ماهگی بکودک دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چشم
تصویر آب چشم
اشک سرشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب تراز
تصویر آب تراز
طراز بنایان که در داخل آن آب باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب کار
تصویر آب کار
نطفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب ورز
تصویر آب ورز
آب باز شناگر، غواص، ملاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب نما
تصویر آب نما
حوضی که آب آن نمایان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
آب جوشیده، آب معدنی که بالطبع گرم باشد، آب گرم لاهیجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب بقا
تصویر آب بقا
آب نامیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آب صفا
تصویر آب صفا
آب یک رنگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آب طرب
تصویر آب طرب
می انگوری
فرهنگ واژه فارسی سره